نویسنده: رضا رحمتی *




 

۲۸ آوریل ۲۰۱۵، برابر با ۹ اردیبهشت ماه ۹۴، جان کری، وزیرخارجه‌ی آمریکا، بار دیگر در اقدامی نامتعارف، از گزینه‌ی نظامی علیه ایران صحبت کرد و گفت: «اگر دیدیم که آن‌ها به سمت آن (سلاح هسته‌ای) حرکت می‌کنند، که ما حتما [قادر] خواهیم بود، آنگاه ما قادر خواهیم بود به اول بازگردیم و تحریم‌ها را اگر خواستیم باز گردانیم یا فورا به دنبال گزینه نظامی برویم.»۱

 

If we saw them moving towards that, which we will [be able to], we will then be able to move first back to sanctions if we want to, or immediately to a military option

 

 

 

این البته تنها مقام رسمی آمریکا نبود که طی چند روز گذشته، درست در حین مذاکرات با ایران، ایران را تهدید به جنگ کرد. «جو بایدن»، معاون اول رئیس جمهور آمریکا نیز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۳۰ آوریل ۲۰۱۵) در «مؤسسه‌ی واشنگتن برای خاور نزدیک» اظهار داشت: «حمله به ایران امری ساده، حداقلی یا قابل پیش‌بینی‌ نیست. اما این اتفاق اگر لازم باشد رخ می‌دهد. این ریسکی است که هنوز امکان دارد انجام آن را بپذیریم تا جلوی دستیابی ایران به بمب اتمی را بگیرد.»۲

There’s nothing simple, minimal, or predictable about a war with Iran.  If required, it will happen. It’s a risk we may yet have to take should Iran race for a bomb

 

۲۱ فروردین ۱۳۹۴ (۱۰ آوریل ۲۰۱۵)، «اشتون کارتر»، وزیر دفاع آمریکا نیز در اظهارنظری بی‌سابقه، برای اولین بار از اصطلاح «بمب سنگرشکن» علیه تأسیسات هسته‌ای ایران استفاده کرد و گفت: «ما توانمندی تعطیل کردن، به عقب راندن و نابودی برنامه‌یب هسته‌ای ایران را داریم و من معتقدم ایرانی‌ها این را می‌دانند و می‌فهمند. وظیفه‌ی من ـ در مقام وزیر دفاع ـ علاوه بر وظایف دیگر این است که در حین ادامه‌ی مذاکرات با ایران (که امیدواریم ۲ ماه دیگر به نتیجه‌ی موفقیت‌آمیز برسد ولی معلوم نیست) اطمینان حاصل کنم گزینه‌ی جایگزین رئیس‌جمهور یعنی گزینه‌ی نظامی همچنان روی میز است. پنتاگون آماده‌ی استفاده از «نفوذگر مهمات انبوه» [بمب سنگرشکن] که می‌تواند تاسیسات زیرزمینی ایران را منهدم کند است.»۳

We have the capability to shut down, set back and destroy the Iranian nuclear program and I believe the Iranians know that and understand that, though the Pentagon hopes the talks will successfully conclude, “We don’t know. My job as secretary of Defense is to, among other things, make sure that the so-called military option [is] on the table. Pentagon had ready a bunker-busting bomb that could destroy Iran’s underground nuclear facility

 

پیش از همه‌ی این‌ها، باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا نیز تنها سه روز بعد از بیانیه‌ی مطبوعاتی لوزان، یعنی ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ (۵ آوریل ۲۰۱۵) در مصاحبه با «توماس‌ فریدمن»، ستون‌نویس مشهور روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز آمریکا گفت: «این عقیده که ایران قابل بازدارنگی نیست واقعیت ندارد... بنابراین اینکه بگوییم بیایید امتحان کنیم ــ با توجه به اینکه همه‌ی گزینه‌های‌مان [از جمله گزینه‌ی نظامی] را حفظ کرده‌ایم ــ نشان‌دهنده‌ی ساده‌انگاری ما نیست. اما اگر این مسائل را از طریق دیپلماتیک حل کنیم، بیشتر ایمن بوده و در موقعیت بهتری قرار خواهیم داشت تا از متحدین‌مان محافظت کنیم و کسی چه می‌داند شاید ایران تغییر کند. اگر این اتفاق نیفتد، توانمندی‌های بازدارنده‌ی ما، برتری نظامی ما سر جایش است»۴

The notion that Iran is undeterrable — “it’s simply not the case, And so for us to say, ‘Let’s try’ — understanding that we’re preserving all our options, that we’re not naïve — but if in fact we can resolve these issues diplomatically, we are more likely to be safe, more likely to be secure, in a better position to protect our allies, and who knows? Iran may change. If it doesn’t, our deterrence capabilities, our military superiority stays in place

 

 

 آمریکا و اتخاذ روندی غیرمعمول و نامتعارف در مذاکره

مذاکره چرخ دنده‌ی دیپلماسی است و دیپلماسی یکی از ابزارهای سیاست‌خارجی و البته مهمترین ابزار مسالمت‌آمیز آن است. از دیپلماسی تعاریف متعددی ارائه شده است که فصل مشترک آن‌ها، هنر جلب نظر مساعد طرف مقابل و فن ارتباط با دیگر کشورها است. بنابراین مذاکره یکی از مهمترین فاکتورها برای دستیابی به نتیجه است. به همین علت، دیپلماسی را روی دیگر سکه و روش جنگ در روابط بین الملل می‌دانند.

لزوم همکاری اطراف مذاکره براساس این بند نشان‌دهنده‌ی همان قاعده‌ی کلی حقوق معاهدات است که در «کنوانسیون وین حقوق معاهدات» و به‌طور خاص در ماده‌ی ۱۸ این میثاق نیز بیان شده است؛ آنجا که در خصوص «الزام به خودداری از لطمه زدن به هدف و منظور یک معاهده قبل از لازم‌الاجرا شدن آن» به‌صراحت گفته شده است که «یک کشور ملزم است از اقداماتی که به هدف و منظور یک معاهده لطمه وارد می‌کند، خودداری ورزد.۵

از همین‌رو تهدید به استفاده از زور حین مذاکرات، اقدامی غیرسازنده، غیرمنطقی و غیرمعمول است. در مذاکرات نمی‌توان از یک سو به میز و جلسات مذاکره توسل جست و از طرف دیگر روی به تهدید و زور آورد. این دقیقا همین رفتاری است که آمریکایی‌ها در طول دو سال اخیر، در حین مذاکرات هسته‌ای با ایران انجام داده‌اند. به همین علت است که رهبر انقلاب اساسا به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند. واقع‌گرایانه‌ترین پاسخ به دلایل عدم خوشبینی ایشان نیز همانا وجود تناقض آشکار در رفتار و گفتار مقامات آمریکایی است که از سویی دعوت به مذاکره می‌کنند و از سویی دیگر تهدید به جنگ. این تناقض رفتاری را البته می‌توان در طول نزدیک به دو سال اخیر نیز مشاهده کرد تا جایی‌که حتی مقامات آمریکایی به آنچه خود تعهد کرده‌اند نیز پایبند نبوده‌اند. مرداد ماه سال ۹۳ بود که رهبر انقلاب در واکنش به اقدامات خلاف تعهد آمریکا چنین گفتند: «در یک سال اخیر به‌خاطر مسائل حساس هسته‌ای و تجربه‌ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماس‌ها، نشست‌ها و مذاکراتی داشته باشند... اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی‌ها، به هیچ چیز کمک نمی‌کند... آمریکایی‌ها نه‌تنها دشمنی‌ها را کم نکردند بلکه تحریم‌ها را هم افزایش دادند! البته می‌گویند این تحریم‌ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه‌ی تحریم هم، فایده‌ای نداشته است.»

اولین نقض عهد آمریکا، تنها بیست روز بعد از مذاکرات ژنو رقم خورد. طرف‌های مقابل ایران در مذاکرات ملزم بودند که بعد از امضای سند ژنو، اقدامات ناقض آن را انجام ندهند. اما در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۳ تنها با فاصله‌ی نزدیک به بیست روز بعد از آن، آمریکایی‌ها در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۹۲ (۱۲ دسامبر ۲۰۱۳) اقدام به افزودن هفده شخص و شرکت در فهرست تحریم‌های خود علیه ایران کردند و اطلاعات مربوط به یک شخص و شرکت را که پیش‌تر ذیل تحریم‌های این کشور قرار گرفته بود، به‌روز کردند و هم‌زمان مدعی شدند که این اقدام نقض تعهدات آن‌ها نیست. در واکنش به این اقدام آمریکایی‌ها بود که سید عباس عراقچی، مذاکره‌کننده‌ی ارشد ایران گفت: «آمریکا با تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران، فضای پس از مذاکرات ژنو را تخریب می‌کند؛ چراکه تحریم‌های جدید خلاف روح تفاهم‌نامه‌ی توافق ژنو است.»۶

 

 

تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران

در مثالی دیگر، طبق «برنامه‌ی اقدام مشترک» طرف‌های مقابل ایران، متعهد به این تعهد می‌شوند: «توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران، به‌نحوی‌که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران. در مورد معاملات نفتی مذکور، تحریم‌های اتحادیه‌‌ی اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل‌ونقل مرتبط، تعلیق می‌شوند.»

Pause efforts to further reduce Iran's crude oil sales, enabling Iran's current customers to purchase their current average amounts of crude oil. Enable the repatriation of an agreed amount of revenue held abroad. For such oil sales, suspend the EU and U.S. sanctions on associated insurance and transportation services

 

اما در میان اشخاص و شرکت‌هایی که در تحریم‌های چندگانه بعد از توافق ژنو از طرف آمریکا تحریم شده‌اند، صراحتاً از شرکت‌هایی نام برده شده است که اتهام آن‌ها ارتباطی با معاملات نفتی دارد. برای مثال، در تحریم ۲۱ آذر (۱۲ دسامبر) شرکت‌های «مید اویل آسیا»، «سینگا تانکرس»، «سیگیریا ماری‌تایم»، «فرلاند کومپانی لیمیتد» و «ویرالی سوکولنکو»، به اتهام ارتباط با «شرکت ملی نفت‌کش ایران»، مورد تحریم واقع شده‌اند. با نگاهی ابتدایی به این بند در توافق ژنو، درمی‌یابیم که تعهد «توقف تلاش برای کاهش خرید نفت...» یعنی خودداری از هرگونه اقدامی که سبب‌ساز کاهش خرید نفت می‌شود که حتی می‌تواند شامل جلوگیری از «اجرای تحریم‌های گذشته» نیز بشود؛ چراکه همین اقدام نیز سبب‌ساز کاهش فروش نفت می‌شود. عدم التزام به این «توقف تلاش...» مصداق نقض این تعهد است. به همین دلیل بود که سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امورخارجه‌ و مسئول تیم مذاکره‌کننده‌ی روسیه، تصمیم آمریکا برای اضافه کردن تعدادی از مؤسسات ایرانی به فهرست تحریم‌هایش را غیرقابل قبول دانست. ۷

 

سخن آخر اینکه همه‌‌ی این استدلال‌ها نشان‌دهنده‌ی این است که اقدام دولت آمریکا در حین مذاکرات در دو  سال اخیر، خلاف همه‌ی اصول و مبانی دیپلماتیک و آداب مذاکرات است. آیا می‌توان به مذاکره با چنین طرفی خوشبین بود؟ آیا می‌توان به مذاکره با چنین شخصیتی اعتماد کرد؟

 

* دانشجوی دکترای روابط بین الملل

پی‌نوشت‌ها:

۱. https://www.bostonglobe.com/opinion/۲۰۱۵/۰۴/۲۸/john-kerry-reality-check-iran-nuclear-talks/OxeXEhehIbQF۱UKHT۱nXLP/story.html?comments=all&sort=NEWEST_CREATE_DT

۲. http://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/۳۰th-anniversary-gala-dinner
۳. http://edition.cnn.com/۲۰۱۵/۰۴/۱۰/politics/ash-carter-iran-north-korea-isis-al-qaeda/
۴. http://www.nytimes.com/۲۰۱۵/۰۴/۰۶/opinion/thomas-friedman-the-obama-doctrine-and-iran-interview.html?_r=۰
۵. https://treaties.un.org/doc/Publication/UNTS/Volume%۲۰۱۱۵۵/volume-۱۱۵۵-I-۱۸۲۳۲-English.pdf
۶. http://old.iran-newspaper.com/۱۳۹۲/۹/۲۳/Iran/۵۵۳۴/Page/۲/Index.htm
۷. http://old.iran-newspaper.com/۱۳۹۲/۹/۲۳/Iran/۵۵۳۴/Page/۲/Index.htm

منبع: Khamenei.ir